ـ خیلی برای من جالبه...
ـ چی ؟
ـ اینكه دیدن پشت صحنه فیلم واسه آدم جذاب تره تا نتیجه اش كه خود فیلم باشه.
ـ آره دیگه. یکجورایی مثل به دنیا اومدن بچه!
..............................
ـ عاشـق و شیفته رفتـار و اخلاق دخـتر همسایمون شدم. خداییش خیلی خانومه. اخلاق، رفتار، نجابت، متانت، کردار، گفتار...
میگم... چیزه... نمی دونی چه هیکلی داره لامصب!
.............................
ـ مبارک باشه خانومی!
ـ وای مرسی. خیلی خوشحالم کردی که یادت بود.
ـ خواهش میکنم عزیزم. مگه میشه آدم دهه فجر رو فراموش کنه ؟!
.............................
ـ یقه بلوزت همیشه بازه، دکمه بالایی روپوشتم که همیشه باز میکنی. می شه بپرسم هدفت چیه ؟
ـ ببینم، تو مثل اینکه به جذب توریست هیچ اعتقادی نداریهــا!.
.............................
ـ خلاصه من هر چی دارم، از همین شما ملته...
ـ تو که چیزی نداری.
ـ من حالا بعدا با شما صحبت میکنم. عرض میکردم ملت جان!
.............................
ـ بابا ؟ چرا پشت این کامیونا بعضی وقتا میچرخه بعضی وقتا نه ؟!
ـ عزیزم٬ اینا هم مثل آدمان. وقتی خوشحالن پشتشون میچرخه!
.............................
نوح عزیز! ممکنه توضیح بدی اون یک جفت دارکوب رو چطوری تو کشتیت نگه داشتی ؟!
.............................
آدمها دو دسته اند:
آدمهایی که فکر میکنند پول خوشبختی نمی آورد.
آدمهای خوشبخت!
.............................
هر وقت خواستم اضطراری صورتم رو اصلاح کنم، ژیلت نداشتم.
وقتی ژیلت داشتم، خمیر ریش نداشتم .
وقتی خمیر ریش داشتم، فرچه اش رو نداشتم .
و وقتی هرسه تاشو داشتم، ریش نداشتم!.

این درحالیست که پائولو کوئیلو در کتاب «کیمیاگر» مینویسد: « وقتی تو چیزی را میخواهی، تمام جهان دست به دست هم میدهد تا آن را به تو برساند »

ـ جدی داداش ؟ اونجای آدم دروغگو!
.............................
ـ خسته شدم. میشود برای یکبار هم که شده نقش «شاهزاده سوار بر اسب سفید» را به من ندهید ؟
امضا:
بازیگری که از همه سفید برفیهای حرامزاده شهر متنفر است!
.............................
مینیمال نویسی تنها یک نکته را می رساند: کون گشادی نویسنده.
نکته: این یک مینیمال بود!.
.............................
پدرت باهات صد هزار تومن شرط میبنده که فردا بارون میاد. فکر میکنی غیر ممکنه. وسط مرداد ؟ تو این آفتاب و گرما ؟ محاله!.فردا که شرط رو میبازی حالت خیلی گرفته است. فکر میکنی آخر دنیاست ولی هی، یادت باشه که از این بدتر هم میتونست اتفاق بیفته.
برو خدا رو شکر کن که پسر نوح نیستی!.
.............................
آهای شمایی كه میگین عشق تصادفه…
روزی رو می بینم كه شما نعش وسط خیابونید، و معشوقتون راننده فراری!

Comments (0)





کلیه حقوق این وبلاگ، اعم از مطالب و طراحی متعلق به هیچکس حتی شخص نگارنده نبوده، وی هیچگونه مسئولیتی بابت محتوا قبول نمیکند.













برای جستجو در آرشیو وبلاگ از فرم زیر کمک بگیرید:














شخص نگارنده
پروفایل
و روی صحبت من با شما همشیرگان است
وجه تسمیه وبلاگ
پرسش و پاسخ
آدرس ایمیل