راستش می‌خواستم از اوضاع عراق، بازار سهام و صحرای محشر بگم که انگار گفتن این چندتا نکته واجب‌تره!

آینزـ جدیدا کشف کردم که اکثر نوشته‌های من پشت فرمون شکل و ساختار می‌گیرن. احتمالا بیشترین وقت آزادی که دارم همون زمانیه که پشت فرمون دارم اینور اونور میرم. فکر کنم کیفیت مطالب چندان مربوط به وقت آزاد نه، که بیشتر مربوط به حس و حال من پشت فرمون بوده! و البته « صد سال پیش تو شهری از مشرق زمین برو بیایی بود که بابا بیا و ببین!» بر حس و حالی که ذکر خیرش رفت تاثیر مستقیم داشته و داره.

تسوای ـ از زمان نگارش این مطلب یک هفته با روز والنتاین فاصله داریم. هویت تاریخی این روز اونقدر به ما مربوط نمیشه که ادا و اطوارش!.
قبل هر چیزی باید اینو بگم که « روی سخن من با شما جوان هاست!». اون زمان که شخص نگارنده در کنار فامیل روزگار طی می‌کرد این والنتاین کافر اصلا عددی نبود. کسی آدم حسابش نمی‌کرد. در طی این چند ساله و شاید بیشتر از وقتی که نگارنده با کفار همجوار شد، عشق اختراع شد، احساسات فوران کرد و یکسری اتفاقات خارج از شرع رخ داد که ذکرش در اینجا جهت جلوگیری از تحریک بعضی خودداری میشه.

به مرور زمان جامعه خودش رو با این اختراع وفق میده. یک هفته قبل در چنین روزی مغازه‌ای پشت ویترین آگهی زد « والنتاین گل، برای آقا پسرهای گل!». (بخدا مامانم ازش عکس گرفته!) ترافیک احساس و عواطف زیاد میشه. قول‌ها و قرارها داده و گذاشته میشه و خلاصه انقدر این ملت برای هم خالی می‌بندن و می‌ترکونن که میگن لایه اوزون یک وجب جر می‌خوره. الله اعلم...

اینجور وقتها یجورایی انگار صلح اکبر میشه!. تمام اختلافات کنار گذاشته میشه و ماتریارک و پاتریارک، گل خاتون و سید جواد، سگ و گربه و این برادران و خواهران « چیک تو چیک» می‌چسبن به هم انقدر « عزیزم، ملوسم، عروسم، هانی، دارلینگ!» می‌کنن که آدم میخواد پاشه بره بگه « آخه ...مادر...بیپ! ». رسوم و سنت خیلی متنوع و مختلفه. بعضی‌ها شمع روشن می‌کنن، بعضی‌ها لامپ بغلی دستی رو. یکسری بخاطر عشقشون کوتاه میان و اون شب بجای سالاد فصل یک قاشق برنج می‌خورن! که بلاشک همون شب بالا میارن. عشق مهم‌تر است یا هیکل ؟ آره داش شکسپیر، از اون نظر اگه نگاه بکنی مسئله این است!.

و البته، ابراز احساس در ملا عام از واجبات است. دوستان عزیزی که ظرفیتش و حتما مکانش رو دارن، اون شب یک عشقی ابراز می‌کنن که زئوس به آفرودیت نکرد!. از هر قسمی که فکرش رو بکنی هست...ایمیلی...نوشتاری...گفتاری....عملی...دستی...پایی...عقب..جلو. دیگه مفت باشه کوفت باشه خواهرم!. الکی که نیست. در این شب عزیز که فرشتگان عالم برهنه به دور عرش گردش خواهند کرد، آفرودیت عربی خواهد رقصید و چه بی‌ناموسی‌ها که نخواهد کرد و در این زمان که علی با پروین میره و ادموند با اختر، شما توقع دارید ملت عزیز ما با اقدس جان نرند ؟!

بلاتشبیه این روز به شب قدر خیلی شباهت داره. یک عشق‌بازی در این شب از هزار سال بی‌ناموسی بهتر و زنهار که اگر در تمام سال به در و دیوار خیانت کرده‌اید در این شب تمام گناهان شما بخشوده خواهد شد و مورد عفت و مرحمت فتانه قرار خواهید گرفت!. (دسته گل یادتون نره، شکلات بود که بهتر!).

در همین حال، از آنجا که اینترنت در بلاد وطن اساسا، محورا و تحقیقا شامل یاهو مسنجر و اورکات میشه و باقی پشم است و لاغیر، دوستان عزیز از منتها‌الیه وجود برای نگارنده و باقی آف می‌ذارن، آف ها!. « گل سفید و ارغوانی دوستت دارم، تا وقتی مایه داری!» و یا « منوچهر، کاش بودی تا همچون شبنم عشق بر چمنزار دلت می‌باریدم. جویبار دلت از آب حیات سیراب میکردم و فدای آن خال لبت می‌شدم. آنگاه اگر هنوز حس داشتی عشق بازی می‌کردیم و دماغت را گاز می‌گرفتم. آه منوچهر....دوستت دارم...دماغت را...جویبار دلت را...گاز‌ می‌گیرم و دوست دارم. اگر نداشتم چه خاکی به سرم می‌ریختم ؟! »

و البته اورکات بحث جداییست. در این زمان Testimonial ها (که نگارنده همیشه با لغت Testosterone اشتباه می‌کنم) رنگ و رونق می‌گیرن. پسرک خواهد نوشت « تو بهترین، تو‌پ ترین، محشر ترین، گوگوری‌ترین، ناز ترین و سکسی‌ترین دختری هستی که من تا حالا باهاش خوابیدم!». «عالم و آدم فهمیدن دوست دخترته. جا پا سفت می‌کنی ؟! یک چیزی بنویس که فردا اگه دعواتون شد بتونی پاکش کنی!» . پیش بینی میشه حجم Testosterone.... چیز...یعنی Testimonial اونقدر بالا بره که ملت سرورچی اورکات لای در و عواطف شدید ملت له شده و چند کلمه نامفهوم از لابلای دندونهای بهم قفل شده‌شون شنیده بشه که «....بابا....مادر....قحـ...به....بسه...!». این مورد آخر هنوز در دست بررسی است. جمهوری اسلامی عزیزم، فیلتر نکنید. عجالتا خودمان به فاک خواهیم دادش!.

درای ـ خدمت اون دسته از عزیزانی که قصد دارند دنیا رو اصلاح کنند، ایران رو نجات بدن، انقلاب کنند و نفت ملی همگانی رو آزاد کنند، تضاهرات کنند و دست اهریمن را قلم کنند و حقوق از دست رفته زنان را احقاق کنند یک نکته رو باید عرض کنم و اون اینکه...میگم بهتر نیست اول اون سه واحد زبان فارسیه رو پاس کنید ؟!
یادآوری ـ تمبان چیز خویست برادران. بالا کشیدنش از آن هم بهتر!.

توضیح بیشتر نمی‌دم. طوبی لمن یفهم هذه المطالب و معانیهم و اسرارها!
تا بعد...

Comments (0)





کلیه حقوق این وبلاگ، اعم از مطالب و طراحی متعلق به هیچکس حتی شخص نگارنده نبوده، وی هیچگونه مسئولیتی بابت محتوا قبول نمیکند.













برای جستجو در آرشیو وبلاگ از فرم زیر کمک بگیرید:














شخص نگارنده
پروفایل
و روی صحبت من با شما همشیرگان است
وجه تسمیه وبلاگ
پرسش و پاسخ
آدرس ایمیل