ـ ببین، می‌دونم از زندگی خسته‌ای. می‌دونم کارها خوب پیش نمی‌ره و باز هم می‌دونم که چقدر از لحاظ عاطفی و احساسی تنهایی و بیکس. ولی اگه فکر می‌کنی من اینجا نشستم که قفس تنهایی تورو پر کنم و یا پابه‌پات به یاد بدبختی‌هات اشک بریزم سخت در اشتباهی چون زندگی انقدر باهام مهربون بوده که همین الانش کوله‌بار تنهایی‌هایی یکی رو به دوش می‌کشم.
ـ کی ؟
ـ دوست دخترم.

خندید.

Comments (0)





کلیه حقوق این وبلاگ، اعم از مطالب و طراحی متعلق به هیچکس حتی شخص نگارنده نبوده، وی هیچگونه مسئولیتی بابت محتوا قبول نمیکند.













برای جستجو در آرشیو وبلاگ از فرم زیر کمک بگیرید:














شخص نگارنده
پروفایل
و روی صحبت من با شما همشیرگان است
وجه تسمیه وبلاگ
پرسش و پاسخ
آدرس ایمیل