مثال واضحش طریقه برخورد و آشنایی ما با روابط جنسیه. بعد از قرنی وقتی نسل روشنفکر فهمید انقدرها هم بد و اَخ نیست، از در و دیوار مقاله و نوشته راجب روابط جنسی، مهیج کردن رابطه و تقویت امور جنسی، «بکارت، آخه جون من ؟!» و غیره سبز کرد. دیگه طوری شد که حتی بقال سرکوچه هم رو گونی برنجش نوشت «دم سیاه استخونی....برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ http://www.aya-sex-jizz-ast.com رجوع کنید!».
رفقا...اطلاع رسانی شفاف قبول، تحقیق و مطالعه قبول، روشنفکری قبول، آب خوردن قبول!. ولی جوری کردید که اگه یکی از در بیخبر بیاد تو فکر میکنه اینجا جزیره لختیهاست و ما هم یک مشت ملت حشری هستیم که به هر قیمتی شده با شمای خواننده خواهیم خوابید!.
بذار هرکی میخواد باکره باشه، هرکی هم میخواد نباشه. زناکارش زنا کنه، معتقدش نکنه. بذار علی با پروین بره، ادموند با اختر. کله پدر هرچی کاندوم و همجنسگرا و بکارت حلقوی و شیبدار و کج و معوج!. کی این وسط با من خوابیده ؟!
بخدا انقدرها هم تشنهمون نیست.