وارد هر دنیایی،
هر دنیایی که بشی مافیا همیشه وجود داره. سر کار، تو مدرسه، تو چترومها، تو اورکات، تو وبلاگها...همه جا همیشه یک دسته هستن که با هم میان و میرن و میخورن و میخوابن و تو تازهوارد که تازه سری از سرها داری درمیاری بیرون فکر میکنی اگه دنبال اینا نری از زندگی عقب میفتی. «اگه دوستم نیستی لابد دشمنی!». همیشه گروههای مافیایی قرار نیست تورو به رگبار ببندن و جات آنتونیو رو مسئول حمل بار کنن!. میتونن هدف مثبتی رو دنبال کنن. اون وقت میرسه که تو فکر میکنی همه این آدمهای وبلاگنویس که راه و بیراه دم و داد از حقوق زنان و دلتنگیهای زن درونشون و آزادی ایران و حقوق مدنی میزنن یک شبه انگار شدن شخصیت سیاسی و آیکن ملی!. اون وقته که دنبال پوچ راه میفتی، نظر میدی، سرخ میشی سیاه میکنی و خلاصه در این دنیای وبلاگ، چت روم و هر مزخرف دیگه اسمت میشه پیشکسوت و روت حساب میکنن. با رای دادن یا ندادن قهرمانشون همه خوانندههات و طرفدارات قهر و ناز میکنن و بعدا قرار میشه بری ایران رو آزاد کنی!. آخه رفیق، ما هم بچه بودیم همیشه این دهقان فداکار و حسین فهمیده رو اشتباه میکردیم ولی نه انقدر که یادمون بره اونی که الان رو گونی برنجش آدرس وبلاگ و وبسایتش رو میزنه و سخن از تاریخ ملت ایران و چه و چه میکنه و تبدیل میشه به پدر وبلاگ ایران، مادر چت روم تهران و قس علیهذا، همون آقا مراد بقال محلمونه که شنبهها که شیر میاد دو بطری اضافه واسه ما نگه میداره. میدونی چی بشت میگم ؟!
آخه رفیق به جان تو ما همه عقلمان میرسه...فقط زبانمان به کونمان نمیرسه...!
Comments (0)