ـ اصلا آخرش خوب نبود.
ـ چرا ؟
ـ نمیخواستم دختره اونطوری بمیره. اگه با گلوله میکشتش خیلی بهتر بود.
ـ چه فرقی میکرد ؟
ـ خیلی فرق میکرد!. طرف بهش خیانت کرد، احساسش رو زیر پا گذاشت. دلم میخواست خشاب رو تو سینهاش خالی میکرد، زنیکه پتیاره.
ـ اونطوری که دختره خودش غرق شد که خیلی بهتر بود.
ـ چرا ؟
ـ عزیز جان، خشونت و کینه هرگز جوابگوی مشکلات ما مردان بیپناه نیست!.
ـ پس چی کار کنیم ؟
ـ ببین. دختره با یک گلوله میتونست خلاص بشه. بنگ...و بعدش تموم میشد. اگه میخوای طرف زجر بکشه باید میگذاشتی غرق بشه که مدت زمان مرگ خیلی طولانیتر باشه. اکسیژن خونت کم کم ته میکشه، رنگت سفید میشه، چشمات سیاهی میره، سرت گیج میره، از همه بدتر آرایشت هم خراب میشه!. کل اعضای بدنت آهسته آهسته شکنجه میشن تا قطع امید کنی. این برای انتقام خیلی بهتره.
ـ راستی میگی ها...
ـ حالا فهمیدی چرا خشونت فردی هیچوقت جواب نمیده ؟!