فی المنظور، شخص هیتلر گمان ابتدا بر این داشت که جامع یهود در بلاد ماداگاسکار ای بسا انتقال همی بباید و لکن محمود احمدی تپر بر آن امر که جامع یهود در بلاد اروپ ببایست اسکان و مقر یابد. و لکن برادران، ایضا خواهران! مزخرف که شاخ و دم ندارد. دارد ؟ ... دارد ؟ ... دارد ؟! حالا گیریم که داشته باشد. لطفا ضایع نفرمایید.
و اما من فکر میکنم که در این دوران بر جامع یهود بیخود و بیدلیل سخت و مشکل گرفته شده، چنانچه بحث از اسبابکشی و اسکان دوباره است موارد و ملل برتر و با اولویت والاتر موجود. کی ؟ چی ؟ اعم از زن و مرد تمام دوستان عزیزی که اضافه وزنی و پرده گوشی فزون بر موزون دارند...خواهر! لطفا اجازه بدهید صحبت تمام شود، وقت به پرتاب تخم مرغ و گوجه فرنگی نیز خواهد رسید.
شما دقت بفرمایید: این برادران و خواهران گوشتالو و تپل مپل ما از همه طرف در این جامعه تحت آزار و فشارند. از سمتی خانواده با به زیر سوال بردن حیثیت اجتماعی آنها رابطه مستقیم وزن با همسر خوب را به رخ میکشد. دوستان خط کشنما از سوی دیگر شخصیت فردی آنها را به زیر سوال برده و فارغ از زمان و مکان بر ایشان تیکه انداخته و ای بسا از رفت و آمد و حتی از خوابیدن و داشتن روابط نامشروع با ایشان برحذرند. عزیزان، آخر مگر فرد چاق عضو تناسلی ندارد که انقدر سرکوفتش میزنید و شرطش به این و آن میکنید ؟! و حال از جانب دیگر شخص جامعه از طرفی چاقی و اضافه وزنی را بیماری در ذهن اینها جای داده و سخن از بولیمیا و آنورکسیا نموده و کین جلوه در محراب و منبر کرده، و حال خود پستفطرتش از سوی دیگر انواع و اقسام اغذیه نامناسب را آگهی نموده و در میان پخش نموده و در خلوت کار دیگر کرده است.
فلذا، عزیزان نه طاقتش را دارند، نه سزاوارند. بیایید همگی را در قایقی گذاشته و به جزیرهای خلیجی و یا یک بلاد صاحاب مرده ای سکونت دهیم که دور از چشم همگان و فارغ از این همه بد و بدگویی و طعنه و نیش زبان در آسایش کامل آنقدر چربی بخورند و بنوشند تا جانشان درآید.
انتها.