روزی از روزها اتفاق عجیبی افتاد، اتفاقی که زندگی سانتیاگو را از بیخ و بن عوض کرد. به نظر می‌رسد که سانتیاگو در این مطلب اغراق می‌کند و واقعاً اتفاق چندان مهمی هم نیفتاده بود ولی از آنجا که حرف خواننده در این مکان مفت گران است، سانتیاگو به کار خود ادامه داد گرچه عذاب وجدان داشت که شاید با این لحن ذهن خواننده را برای اتفاقی که هرگز نیفتاده آماده می‌کند. به یاد آورد که نه رنگ وبلاگش صورتی‌ست...نه عکس دخترکی که در بوران زمستان دل خواننده را به درد ‌آورده برایش لوگو بوده و نه از صدای وزش باد و بغض خفه دخترکان تماشاچی و بو و رنگ باران و سایر نوشته‌جات ملودرام خوشش میاید ولی ناگهان متوجه شد که سبک نگارش وی بسیار شبیه به تلفیقی از ژوزه ساراماگو و صادق هدایت است که با ساخت و پرداخت جزییات کاملا بی اهمیت وقت خواننده را تلف می‌کنند و سعی در گیج کردن وی دارند!.

ـ ژوزه، الهی به زمین گرم بخوری.

سانتیاگو ناگهان یادش افتاد که این توسری زدن‌ها و افکار ضدخودی تنها ناشی از زندگی با همسر سابقش است که به او سرایت کرده. همسری که سابقا همیشه به او سرکوفت بی عرضگی و ناتوانی و بی توجهی را میزد ولی سانتیاگو همیشه به همسرش توجه کرده بود. همیشه، ولی آخر او از کجا باید می‌فهمید که همسر سابقش در آرایشگاه موهای خودش را های‌لات کرده بود ؟ آخر لعنتی، سانتیاگو کور رنگ بود!. یاد وقتی افتاد که به دخترش خوان زری، که به اختصار «خـَـزی» صدایش می‌‌کردند، دیکته می‌گفت:

در دنیای شلواری نیست که باسن زنی را چاق نشان دهد.
در دنیا شلواری نیست که باسن زنی را...
در دنیا شلواری نیست...

سانتیاگو با خود فکر کرد که اصلا به گور پدر همسر سابقش کرده. همسرش مشکلات خفن تر از این صحبتها داشت. مثلا هربار سعی کرده بود با او نزدیکی کند جواب شنیده بود که وضعیت قرمز است. سانتیاگو از بیخ و بن گاگول بود ولی بعد از مشورت با خوان سانچز مطمئن شد که وضعیت هیچ فرد سالمی در تمام روزهای سال نمی‌تواند قرمز باشد مگر اینکه فرد مورد نظر سازمان انتقال خون کل کشور باشد!. سانتیاگو از ته دل دعا کرد که همسر سابقش هرجا که هست با مصرف بهینه هیدروژن و خاموش کردن لامپ اضافی وضعیتش سبز بوده و دوران بسر کند.

پکی محکم به چپقش زد و در افکار خود غرق شد...





کلیه حقوق این وبلاگ، اعم از مطالب و طراحی متعلق به هیچکس حتی شخص نگارنده نبوده، وی هیچگونه مسئولیتی بابت محتوا قبول نمیکند.













برای جستجو در آرشیو وبلاگ از فرم زیر کمک بگیرید:














شخص نگارنده
پروفایل
و روی صحبت من با شما همشیرگان است
وجه تسمیه وبلاگ
پرسش و پاسخ
آدرس ایمیل