« قرار اول با دوست دخترم رفتیم یک فیلم ترسناک ببینیم. در طول فیلم وقتی صحنه وحشتناک میشد سرش رو از ترس تو بغلم قایم می‌کرد. این باعث شد که رابطه ما خیلی صمیمی‌تر بشه و با هم دیگه راحت‌تر باشیم. بعد از سینما که اومدیم بیرون بهم گفت که اگه من باهاش نبودم معلوم نبود تا آخر فیلم دوام می آورد یا نه!»

ـ آخه زن حسابی، اگه پسره همراهت نبود مرض داشتی بری همچین فیلمی ببینی ؟ خودآزاری ؟!
ـ گیریم که رفتی دیدی. «بدون تو نمی‌دونم چی کار می‌کردم» دیگه چه چرندیه ؟ خب پاشو بیا از سالن بیرون!.

دفعه بعد باید به دوست‌دخترم یک سوسک کادو بدم. «رومانس» از سر و کولش می‌چکه.