هیچوقت رفتی هتل Ritz ؟ خب بگذار برات بگم. وقتی وارد دستشوییش میشی همه چی برق می‌زنه. رو کف زمین میشه از تمیزی حتی نماز خوند. آینه ها همه پاک، بوی خوش عطر نوازشت میده. صدای پیانو قشنگی که تو فضا پخش میشه، شیر دستشویی‌ها همه قشنگ، صابونها همه خوشبو، تابلوهای نقاشی رو دیوارها و حتی حوله‌ای که دستت رو باهاش خشک می‌کنی انقدر گرم و از حرارات بخار اتو لطیفه که صورتت رو قلقلک میده. بعضی وقتها باورت نمیشه اینجا دستشویی هتله!. با خودت فکر می‌کنی یعنی من لیاقت این همه قشنگی رو دارم ؟! اینجا چه غلطی می‌کنم ؟

از هتل که می‌زنی بیرون، تو راه می‌رسی به پمپ بنزین. وارد دستشویی که میشی از شدت بوی تعفن سردرد می‌گیری. لجن‌ترین و کثیف‌ترین صحنه دنیاست. آینه‌ها همه کدر و لکه لکه، شیر دستشویی‌ها همه کبره بسته از کثافت و آبی که رنگش به زردی می‌زنه. بعضی وقتها نفر قبلی حتی فلاش هم نزده، تازه تاریخ رو هم باید مرور کنی!. از خفقان، یاد دستشویی هتل میفتی. چه لذتی داشت...دلت می‌گیره از غصه.

می‌خوام اینو بهت بگم.

تو، دستشویی پمپ بنزینی.
دوست‌پسرت دنبال هتل Ritz.





کلیه حقوق این وبلاگ، اعم از مطالب و طراحی متعلق به هیچکس حتی شخص نگارنده نبوده، وی هیچگونه مسئولیتی بابت محتوا قبول نمیکند.













برای جستجو در آرشیو وبلاگ از فرم زیر کمک بگیرید:














شخص نگارنده
پروفایل
و روی صحبت من با شما همشیرگان است
وجه تسمیه وبلاگ
پرسش و پاسخ
آدرس ایمیل