یه وقت فكر نكنی دارم دروغ میگما ؟! واقعا دوستش داشتم ولی خیلی گیر بود. هر شب كه می‌اومدم خونه دهنمو بو می‌كرد واسه عرق. تنمو بو می‌كرد كه ببینه بوی عطر زنونه میدم یا نه. دو ساعت رو لپام دنبال جای ماتیک می‌گشت و دندونامو نیگا می‌كرد كه ببینه سیگار كشیدم یا نه. حتی جسارته، بی‌ادبیه، اونجارم نیگا می‌كرد كه مبادا كاری نكرده باشم!. البته آدم خوبی بود. می‌دونی آقا، اصلا آدما خیلی بد شدن. همین هفته پیش داشتم تو بلوار خیام مشهد واسه خودم راه می‌رفتم، دیدم یكی بهم تنه زد و هیچی هم نگفت!. قدیما احترام سر مردم می‌شد، یه ببخشید می‌گفتن. مثلا من استاد دانشگاهم، شخصیتی دارم واسه خودم.

می‌دونی آقا، دنیا همینه. واسه یه بساز بفروش میلیاردر بیشتر ارزش قائلن تا واسه یه استاد دانشگاه باسواد پولدار. می‌دونی آقا، من نمیگم زندگیم تا حالا بد گذشته. نه، الحمدالله خوب زندگی كردم. وضعم هم خوبه، یه چیزی هم اضافه میارم. شكر خدا بچه‌های خوبی هم تربیت كردم. یكیشون الان آمریكاست، فلسفه می‌خونه. ١٢ سال پیش رفت، هنوز داره ادامه تحصیل میده!. این یكی مهندسه و الانم تو یه شركت كار می‌كنه. مگه آدم از دنیا چی می‌خواد ؟ همین كه دستش به دهنش برسه و بچه‌هاش سربراه باشن، واسه‌اش كافیه. نه ؟

خدا زنم ‌رو بیامرزه. زن خوبی بود، ولی خیلی اذیت می‌كرد. حسود بود آقا، حسود بود. فكر می‌كرد به همه دخترا نظر دارم. ٢-٣ سال پیش عمرشو داد به شما. پارسال كه رفته بودم پاریس كفش بخرم، همه‌اش یادش بودم. می‌دونی آقا، من هرچیزی كه نمی‌پوشم. همین شلوارمو دادم بهترین خیاط ایتالیا از روی بهترین ژورنال دوخت.

فكر كنم دیگه داره خوابم می‌بره. مرسی كه حرفامو گوش كردی. قربون دستت رفتی بیرون، یه زنگ بزن پسرم شاید بیاد دیدنم. می‌دونی آقا، آدم هرچقدر هم وضعش خوب باشه، بازم تو كهریزك دلش می گیره.





کلیه حقوق این وبلاگ، اعم از مطالب و طراحی متعلق به هیچکس حتی شخص نگارنده نبوده، وی هیچگونه مسئولیتی بابت محتوا قبول نمیکند.













برای جستجو در آرشیو وبلاگ از فرم زیر کمک بگیرید:














شخص نگارنده
پروفایل
و روی صحبت من با شما همشیرگان است
وجه تسمیه وبلاگ
پرسش و پاسخ
آدرس ایمیل