«...
آخر در دنیایی که جدی جدی به طرف همسان سازی و دهکده شدن پیش می رود در کجا می توانید سراغ بگیرید که فردی این چنین خود را وابسته به طبقه ای محدود کند که وقتی در مقابل هر ویرانی بزرگی که مورد توجه طبقه اش نیست قرار گرفت، به راحتی بی تفاوت باقی بماند و شانه هایش را بالا بیندازد و فقط بر طبل خودش بکوبد ؟...خوش آیند نیست، ولی کار ما دیگر کم کم دارد از تعدد معمولی طبقات می گذرد. یک نگاهی به این اتوبانهای مثلا شهری! بیندازید. هر راننده ای برای خودش یک طبقه، یک کاست یک نفره است! که برای رسیدن به غایت مقصود به در و دیوار میزند (منظورم از دیوار واقعا همین خط کشی های کف خیابان است که باید نقش محدود کننده دیوار را داشته باشند) تا به هر قیمتی ولو از بین بردن حقوق دیگران جلو برود...و فکر هم نکنید که این راننده الزاما از طبقه پایین فرهنگی است...اکثرا هم اگر فرصت مصاحبه انفرادی با تامین کافی پیدا کنند از وضع موجود گله دارند و ناراضی اند و در به در دنبال دموکراسی می گردند!

من نمی دانم مردمی که هنوز روی این خط کشی کف خیابان نمی توانند حریم و حرمت همدیگر را نگاه دارند این دموکراسی را برای چه می خواهند ؟ رعایت خط کشی که دیگر مربوط به حکومت نیست، مربوط به استکبار جهانی نیست. الفبای ساده این دموکراسی در همین خطوط را بیجا قطع نکردن، پشت چراغ ایستادن، به عابر پیاده نگون بخت راه دادن و سبقت بیجا نگرفتن است. اگر این الفبا را من و شما نتوانیم رعایت کنیم و بعد یک روزی این دموکراسی قشنگ را گرفتیم و یا به مناسبتی! به دستمان دادند، ایا شما مطمئن اید که با این رفتار امروزیمان، همان بلایی سرمان نخواهد آمد که بارها و بارها در تاریخ آمده ؟
...»





کلیه حقوق این وبلاگ، اعم از مطالب و طراحی متعلق به هیچکس حتی شخص نگارنده نبوده، وی هیچگونه مسئولیتی بابت محتوا قبول نمیکند.













برای جستجو در آرشیو وبلاگ از فرم زیر کمک بگیرید:














شخص نگارنده
پروفایل
و روی صحبت من با شما همشیرگان است
وجه تسمیه وبلاگ
پرسش و پاسخ
آدرس ایمیل