با خودم فکر کردم...
ـ عقیده من، من نیست
شاید این، یکی از گرفتاری های فرهنگی ـ فکری ماست که متوجه تفاوت نظر و ناظر نیستیم. عقیده به عنوان یک مفهوم انتزاعی هرگز و هرگز نه تنها متعلق به کسی نیست، بلکه مخالفت و یا بیان فکر متفاوتی هیچوقت به معنای مخالفت با خود اون فرد نیست! چه که من و شما در طول زندگی هزاران بار ممکنه نظر و فکرمون رو راجب مطلبی عوض کنیم ولی هنوز همون آدم، با همون اسم و رسم و سابقه گذشته باشیم. حماقت شخصی ناظر هرگز دلیل بر ردی حرفش نیست و دقیقا برعکس، یک بیان بی پایه احمقانه هرگز ربطی به قیمت کت و شلوار و یا مدارج بلند و بالای گوینده نداره. دقیقا به همین دلیله که ما، از طرفداران سرسخت رنگ قرمز اگر جایی سخنی از خوبی آبی شنیدیم سخت نگران و ناراحت ممکنه بشیم که «ای فلانی، تو چرا به من توهین می کنی ؟!» و شاید به همین دلیل همین عدم تفکیکه، که ما عقاید افراد را با خود اونها برابر می گیریم و زندگی شخصی، روانی و روابط خصوصی و فردی اونها رو هم در مقابل همون عقیده مسئول می دونیم.
ـ ولی شخصی یا علمی ؟
و اما، شاید بهتر باشد این تفاوت رو قائل بشیم که نظر داریم تا نظر! کسی هیچوقت منکر این واقعیت نیست که علائق و سلایق ما در طول زندگی و تاریخ تحت تاثیر معیارها و شرایط مختلف خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مجموعه نظرات و افکار و اساس جهان بینی ما رو شکل داده، ولی وقتی پای مشاوره و صحبت منطقی و واقعی به میان میاد اون نظر و مشورت جنبه کاملا علمی به خودش می گیره و دیگر از طرز فکر و علاقه و باور شخصی ما کاملا جدا میشه. اینکه شما به میزان چگالی هوا و یا کیفیت مولکول های تشکیل دهنده آب «باور» داشته باشید کوچکترین اهمیت و ربطی به اصل مطلب نداره، چرا که در وادی و مرتبه علمی بیان شده، نه به عنوان یک عقیده شخصی و باور فلسفی! بنابراین اگر من ِ سیگاری جایی عنوان کردم که سیگار باعث سرطانه، درست و غلط بودن این ادعا فقط و فقط از درجه علمی و منطقی باید بررسی بشه، چرا که نه تنها این عقیده به شخص من هیچ تعلقی نداره بلکه با بیان موضوع از باور و نظر من گذشته و تبدیل به یک حقیقت علمی شده. اینکه من به حرف خود عاملم یا پایبندم ذره ای در درست و غلط بودن مطلب تاثیری نداره، چرا که عرض کردم، بحث دیگر در این مرحله اصلا ربطی به شخص من یا شما نداره.
ـ علم به شی، سبب حصول شی نیست!
شاید ما هنوز این مطلب رو کاملا درک نکردیم که صرف دانستن چیزی (و حتی بیانش) هرگز دلیل بر اتفاق افتادن اون نیست. من اگر ادعا کنم که فردا، طبق آخرین تحقیقات علمی و جهانی خورشید از شرق طلوع می کنه، یا هفته دیگه قراره زلزله بشه، یا عشق و محبت ارکان زندگی و روابط اجتماعیه، دانستن و بیان از این نظرات هرگز واقعا به طلوع و غروب خورشید، تکان خوردن زمین یا میزان علاقه و توجه من به دوستان و خانواده ام ربطی نداره! دوستی زمانی سوال کرد که «چطور ممکنه سران ملتی و بزرگان حکومتی با داشتن این همه مدرک و تحصیلات عالیه این همه ظلم و ستم رو در حق دیگران اعمال کنند ؟» واقعیت امر اینجاست که علم به شی، هرگز سبب حصول شی نیست.
ـ آدم پرستی و لزوم تحری
یکی از بزرگترین اشکالات ما اتفاقا بررسی عقیده ای، صرفا بر اساس زندگی شخصی و رفتار ظاهری گوینده است. عناوین قلمبه سلمبه «آقای دکتر، جناب مهندس» و غیره ای که چون نقل و نبات رایجه، دفاع از خود افراد و بت سازی از شخصیت گوینده به جای طرفداری از عقیده و نظر که در موارد شدید خودش منجر به تعصب و اطاعت کورکورانه و جنایات بزرگ در تاریخ شده و اصولا بازی با احساسات و عواطف همه و همه عرصه گفتگو رو در روابط دوستانه، خانوادگی، شهری و کشوری تنگ و خراب می کنن. اگر فردی به ظاهر متشخص و مودب صحبت از خوبی امانت و انصاف کرد و یا اگر فردی دزد و شارلاتان بر قتل و شرارت اصرار داشت، زندگی شخصی و افکار فردی آنها و اینکه آیا عامل به اون حرف و عقیده هستند نه تنها ربطی به ادعاشون نداره، بلکه صرفا پایه و اساس درستی برای سنجیدن حرف نیست و نهایتا فقط منجر به آدم پرستی و بت سازیست. چه که ما هیچوقت بطور دقیق دسترسی و اطلاع از زندگی شخصی افراد نداریم، حتی اگر داشتیم کنکاش و دقت و انصافی که بدون دخالت احساسات باید به خرج بدیم بسیار مشکل تر و اشتباه تر و حتما خسته کننده تر خواهد بود و باز دخالت دادن زندگی و افکار خود شخص در تحقیق حرفی مثل تبریک گفتن به مردی در روز مادر است!
درستی ادعا را فقط و فقط باید با علم و منطق سنجید و با ادعایی دیگر رد یا قبول کرد، (اگر البته به قصد منطقی و در اون مرحله بیان شده باشد). ما حتما و حتما به دنبال علم گوینده هستیم که خود او در یک مقام، فقط به عنوان یک بلندگو عمل می کنه! شکست خوردن او در عمل به حرفش، اولا نیازمند انصاف و اطمینان کامل از زندگی و شرایط شخصی اوست (اگر در دسترس باشد که نیست!). توضیح و مشورتش که فقط جنبه علمی دارد هرگز آیه کتاب نیست و همیشه نیازمند تحقیق و اطمینان دقیق ماست. اگر قرار بود احتمال درستی و یا غلطی ادعایی را با عمل افراد سنجید، تمامی ادیان دنیا حتما اشتباه، پوچ و مزخرفند چه که به اسم اونها بزرگترین جنایات در تاریخ اتفاق افتاده! ...