سر چهارراه منتظر تاکسی وایساده بودم که افسر یه
شورلت کامارو خوشگل رو نگه داشت. معلوم نبود برای چی ولی مجبورش کرد صندوق عقب رو باز کنه. دقت که کردم، دیدم هرچی ماشین بدبخت فلک زده مدل پایین داغونه، سرعتش رو کم کرده که سرک بکشه و بوقه که ملت از پشت سر حواله خوار مادرش می کنن. ولی، هرچی ماشین مدل بالای تر تمیزه، انگار نه انگار، چراغ میزنه و بی خیال رد میشه.
جالب بود. تقریباً رو پیشونی تموم اونهایی که سرک می کشیدن نوشته شده بود «لاشی عوضی، حقته! رفتی مال مردم رو خوردی، اون بابای دیوثت برج ساخته ریخته تو خیکت، حالا اومدی تو خیابونها با ماشینش خانم بازی ؟ ایشالله جریمه ات کنه از اونورت در آد، بدبخت مال خور».