همینطور خبر رسیده که در نبود ١٣، شخصیت جدیدی موقتا وارد داستان House خواهد شد به عنوان یک انترن که همراه با House کاملا چنگول خواهد بود. البته مانند سابق کاملا جای خوشحالیست که Kutner سقط شد و Taub عزیزم همچنان در صدر داستان می تازد. سعی در اثبات خلاف این موضوع توسط House فروشان، Wilson ناپسندانِ، Kutner فداییان و Taub زدگان و سایر خائنین با استانداردهای مشکوک و چنگول تنها موجبات خنده ما اصیلان و صاحب نظران را فراهم خواهد آورد.
و اما True Blood معمولا همیشه سراسر پر از هیجان و سکسه است، با این تفاوت که حداقل در این قسمت آخر به جای یک داستان خفن ترسناک خون آشامی، تبدیل به یک لالایی احمقانه کودکانه شد. تقریبا در دو قسمت دیگر داستان فصل سوم هم تمام می شود، ولی کلا انتظار چندان بالایی از ادامه قصه نمی رود، مخصوصا که کاراکترهای اصلی داستان کاملا احمق، بی عرضه و بی مصرفن و هرچی خون آشام خفن باحال عجیب غریب جینگول باقی مانده بنا به صلاحدید کارگردان و سایر نویسندگان مونث داستان! محکوم به فنا و اینا.
جدیدا اما به شکلی کاملا تفننی شروع به دیدن سریالی کردم به نام The Mentalist. داستان حول یک گروه پلیسی دور می زند که در هر قسمت به کشف راز قتلی می پردازن و در این راه مشاوری اونها رو همراهی می کنه که مثلا فردی بسیار باهوش، نکته سنج و ظریفه که در آخر هر قسمت با نگاهی موشکافانه و دقیق و در یک حرکت قاتل معما رو معرفی می کنه و سپس باقی اعضای گروه همچون دست خری به طی مدارج اداری پلیسی و پرونده پر کردن و گزارش نویسی و غیره می پردازن. در واقع خلاصه هر قسمت چنینه که ٥ تا آدم دیگه دو ساعت زور می زنن، بازجویی و تیراندازی و بررسی می کنن و جونشون به خطر میفته و در نهایت «پاتریک جین» در طی مصاحبه ای ده دقیقه ای با خانواده مرحوم متوجه میشه که مش پـَــمبـَـد قاتله، چون زن مرحوم پرتقال رو با دست چپ پوست می کنه و دست پرتقالیش رو به وقت لب گرفتن از پـَــمبـَـد درست قبل از کشتن مرحوم، به لپ پـَــمبـَـد مالیده که و وقتی پـَــمبـَـد رفته یارو رو بکشه اونجا عاروق زده و هوا رو بوی گند پرتقال برداشته! تنها دلایلی که فعلا برای ادامه دیدن سریال دارم اینه که کمک می کنه خوابم ببره و می خوام ببینم «آخرش چی میشه».