این جمله «if the team would like to move forward» یعنی چی ؟ یعنی اگر عزیزان مایل بودند صندلی شون رو نیم سانت بکشن جلو ؟! این لایم چنگول هم مارو سرکار گذاشته ها. قضیه اینه که تقریبا یه ماه پیش رابط من، که در این مقال ازش تحت نام دلام [غلام سابق؛ ت.م] نام خواهم برد، ایمیل داد که بنا به دلایل قانونی دیگه تیم قادر به قبول تغییرات از جانب امثال من نیست و گویا دادگاه به نفع شاکی اونها رای داده که امکانات دانلود غیرقانونی را برای کاربران فراهم میارن و تخم مرغ از سرش می شکنن و این حرفها. خلاصه من سوابق کاریم رو فرستادم حدود سه هفته پیش که اگه مجانی نمی ذارن ما براشون کار کنیم، خب پولکی شاید مشکل قانونی نداشته باشه! هفته پیش بهش باز ایمیل دادم که «دلام جان؟ کار پرونده من به کجا رسید؟» که دیدم ایمیلش کاملا مسدود شده. ایمیل دادم به رییسش که «اوس دلام، قضیه چیه ؟» که اونم ایمیل داد به همکار دلام و آخر باخبر شدیم که دلام دیگه اونجا کار نمی کنه. حالا اخراج شده، جلو مشتری انگشت تو دماغش کرده، تو آسانسور باد ول داده درحالیکه با نزدیکترین طبقه خروجی ٥ دقیقه فاصله داشته ؟ نمی دونم. ولی این دفعه رفتم رسما اقدام کردم از طریق سایت و بعد یکی از خانمان بر و بچ تامین نیروی انسانی! ایمیل داد که شما همه مراحل را به درستی طی کردی و اگر حسابی قارچ بخوری و تو سر مرغابی ها بزنی از پس غولش هم بر میایی، البته اگر تیم مایل باشه صندلیش رو نیم سانت جلو بکشه.
امروز رفته بودم خرید، کلی حال کردم. اینجا خیارشور یک و یک داریم! واقعا چه حالی میده اون محصولات نابی که به ملت ایران نمیدن و صادر می کنن خارج گیر خود من ایرانی بیفته ؟ اینجاست که باید گفت «بســــــــــــــــــــــــــــــــوز!». خیارشورش الحق که خیلی خوشمزه اس.
چند خبر کوتاه:
- کریستوفر هیچنز گویا دچار سرطان نای و حنجره شده و داره می میره.
- امروز فهمیدم در امر خطیر خرماخوری،[Dating؛ ت.م]، دون خوآن یعنی چی!
ـ کمرم خیلی بهتره، گرچه هنوز نمی تونم به سمت چپ خیلی بچرخم.
ـ باید حتما یک iPad ی، چیزی بخرم که تو اتوبوس بیکار نمونم. عروس رو که نمیشه همه جا آدم بکشه دنبال خودش. مورد ناموسی داره آقا...