میگم «میای شب بریم سینما ؟». میگه «باشه». میگم «یه ساندویچ فروشی خیلی خوب هم همون بغله، می تونیم بعدش بریم یه چیزی بخوریم». میگه «آها، حالا بریم ببینیم چی میشه».

دوست عزیز، دقیقا انتظار داری چی بشه ؟ خبریه ؟ چیزی می دونی من نمی دونم ؟ اینکه می خواهیم بریم یه چیزی کوفتمون کنیم، استخاره و رمل و استطرلاب می خواد ؟ باید تقویمت رو چک کنی ؟ با منشی هماهنگ کنی ؟ اصلا گیرم رفتیم و چیزی شد، تو می خوای بشینی «ببینی» ؟ من اون وسط خونریزی داخلی کردم و بواسیر زدم، می شینی پاپ کورن بخوری، تخمه بشکنی ؟ جوون مردم وسط خیابون دم مرگ له له می زنه دیدن داره ؟ پدرسگ، اینه معنی رفاقت ؟





کلیه حقوق این وبلاگ، اعم از مطالب و طراحی متعلق به هیچکس حتی شخص نگارنده نبوده، وی هیچگونه مسئولیتی بابت محتوا قبول نمیکند.













برای جستجو در آرشیو وبلاگ از فرم زیر کمک بگیرید:














شخص نگارنده
پروفایل
و روی صحبت من با شما همشیرگان است
وجه تسمیه وبلاگ
پرسش و پاسخ
آدرس ایمیل