به آدمهایی که از کاه، کوه می سازن یا بدتر از اون واسه هرچیزی یه برچسب آماده دارن حساسیت دارم. آدم چطوری بر اساس فقط شنیده ها و خونده ها جسته گریخته می تونه تصمیم بگیره فلان چیز از فلون چیز بهتره ؟ شما چیز فلان رو دیدی آقا ؟ ده آخه همین میشه که روزهای من شده پر از مالزی که شبانه روز داره بارون میاد و سوئدی که ٩ ماه در سال هوا خروس خونه و تهرانی که از فینیکس حتما گرمتره. بعد با قاطعیت اظهار نظر هم می کنن که نـــــــــــــــــــــــــــــه...من موتور جستجوی گوگل رو مسبب این فضولات می دونم؛ اینکه هر ننه منگولی صبح که از خواب پا میشه سرچش میاد و در سه سوت می تونه راجب هرچیزی به راحتی فیل هوا کنه. اصلن چرا راه دور بریم. رفتم سرچیدم که تو قله های کلیمانجارو، یه دره هست به اسم «دره مانکون» که گویا از قضا شبها سینما خانوادگیه اونجا. یه داد بزنی تا خراسون خدا اکو می کنه. حالا کاریت نباشه که چطوری این اومد تو نتایج جستجو. تئوری من اینه که اینا همه کرمه گوگله. یه یارو نشسته اون وسط، بعضی وقتی یه چیزی قاطی این نتایج می پرونه ببینه حواست هست یا آزاد می زنی. مثل گوگل پلاس، گوگل ریدر، گوگل بلاگز، اینم میشه گوگل «آخه کره خر حالیته چی داری سرچ می کنی ؟» اینا به کنار. حالا من چی ؟ صاف صاف راه برم بگم «به به مانکون جان، چه خفن ؟» اصلن گیریم رفتیم اونجا، توریستی و اینا، آره جون تو. بعد یکی نشسته بود دور از جون شما مسلسل وار گوز می داد. بشینیم بگیم اکوش تو حلقم ؟ نمیشه که برادر من. ده آخه فقط به شنیده ها که نمیشه اطمینان کرد که برگردیم هی بشینیم واسه ملت پز بدیم که آره، آدم گوزم می خواد بده ها، فقط تو مانکون. حالا گیرم که گوزش اکو هم داشته باشه. ملت رو اغفال می کنید که چی ؟ بدبخت کلی خرج کرفس می کنه بلیط می خره بره، آخرش می رسه بالا تپه فکر می کنه شاهد یکی از معجزات طبیعته. یهو می بینه اوا چی شد ؟ جیم کری از کون کرگدنه داره میاد بیرون. نمیشه که فدات شم. اصلن تئوری من اینه که تو هر شعر و آهنگی که یه نمه صورتی می زنه ها، باید ذکری از گوز بره. می دونی چقدر آمار استاتوس ها و خزعبلات ملت میاد پایین تو فیس بوک ؟ فکر می کنی یارو می رفت اینو می ذاشت رو دیوارش اگه ابی مثلا می خوند «کی اشکاتو پاک می کنه، وقتی که گوز می دادی ؟» (با وزن و ریتم آهنگ خوانده شود. ت.م) اصلن اکو می زد تو کل احساس و روان و عاطفه پشت بندش و اونایی که می خواستن بعدش باید با اجازه مون شئر کنن!

یا اصلن چرا راه دور بریم، همین مونالیزا. هرساله یه تحقیق و آزمایش و مقاله در میاد که کارشناسان اعلام کردن با توجه به زاویه دیدش و انحنای دماغش، لیزا آب مروارید داشته، یا رنگ موهاش و حالت سینه اش نشون میده از سرطان کبد رنج می برده. آخه بی ناموس، مگه شما خودتون خار مادر ندارید نشستید راجب ناموس ملت نظر میدین ؟ دیگه موش و میمون و خوکچه هندی جواب انحرافات تون رو نمیده ؟ اینا همش منو یاد اینایی می اندازه که میرن تو این سایت ها عکس مانکن و هنرپیشه و فلان و فلون پست می کنن، پایینش می نویسن «نظر یادتون نره!» حالا مثلا انتظار دارید واکنش ما چی باشه ؟ غیر از اینه که هزارتا پیامک مزخرف گوشت میشه تن مخابرات ؟ با اومدن این دری وری ها تو نتایج جستجوی موتورم، غیر از اینه که تحقیقات منی که سالهاست دارم راجب سرطان سینه کار می کنم و نظر میدم رو عقب می اندازید ؟

یا اصلن چرا راه دور بریم. یارو نابغه المپیاد بوده نرفته خارج. پرسیدن چیرا عیشقم ؟ میگه بخاطر یکسری مسائل اعتقادی. چی حالا ؟ گفته توالت فرنگی. ده آخه تو اصلن رنگ فرنگش رو دیدی که راجب توالتش حرف می زنی ؟ یکی یعنی به من توضیح بده رابطه توالت فرنگی با اعتقاد چیه ؟ من می دونم چیه. می دونی ؟ سر پا شاشیدن مردونه است آخه. سرپا نباشی یعنی زنی، ضعیفی، احساساتی هستی، اینا. یه چیزی راجب کف کردن شاشه که خلافتو نشون میده. چه می دونم، می بندن بهمون دیگه. هر روز صبح پا میشی می بینی امروز یه فاکتور دیگه قراره تعریفت کنه. امروز تی شرت کوتاه بپوش که مارک شورت گوچیت بزنه بیرون، فردا سرپا بشاش،
پس فردا....چه می دونم.

دادا، هر گاوی که شاخ نداره. قضیه اینه که ما همه از سرطان کبد رنج می بریم. آره.





کلیه حقوق این وبلاگ، اعم از مطالب و طراحی متعلق به هیچکس حتی شخص نگارنده نبوده، وی هیچگونه مسئولیتی بابت محتوا قبول نمیکند.













برای جستجو در آرشیو وبلاگ از فرم زیر کمک بگیرید:














شخص نگارنده
پروفایل
و روی صحبت من با شما همشیرگان است
وجه تسمیه وبلاگ
پرسش و پاسخ
آدرس ایمیل