دیروز رفته بودم رو سایت اوراکل، اون که تا ماتریکس بود نه ها، چنگول ها، خود اوراکل که فلان چیز رو دانلود کنم قبلش یه فرم ثبت نام گذاشت جلوم بیا ببین. اسمت چیه، خونه ات کجاس، مامانت کیه، کارت چیه؟ جیش داری؟ اووه. ده آخه برادر من، این چه وضع نفوذه؟ بیان اینجا خودم دستت بگرفت و پا به پا برد! اینطوری که نمیشه، باید اول مصباح هدایتی بود، گربه ای داشت، ظریفی داشت. هی الکی الکی سوال کنی چه فایده. حالا گیرم فهمیدی جیش هم دارم. به چه دردت می خوره اینا؟ من که واقعا اطلاعات درست وارد نی می کو نم که. ها ها، بله گول خوردی! فک کردی جیش داشتم؟ به هیچ عنوان. همین میشه که میگم سوسکی عامو جوون!
الان نشستم دارم فیلم می سازم. در راستای خدمات بشردوستانه ای که من 24 ساعته به دنیا ارائه میدم، امروز صبح وقتم به این گذشت که به چنگولی یاد بدم چطوری از نوت-پد استفاده کنه و کاملا یحتمل می دونم که یعد از نیم ساعت هرچی من گفتم یادش بره. دارم الان حرکاتم رو با دوربین رو صفحه ضبط می کنم، از زوایای مختلف کپی-پیست می کنم، نوت-پد رو اینور اونور می کنم بله این بنده خدا حالیش شه که دنیا دست کیه. امیدوارم فقط جنس صدام خوب بشه، گرچه این میکروفون که به کله ام وصله رو زیادی فکر کنم آوردم بالا!
دیشب فیلم چیز رو دیدم...چیز...اه اسمش یادم نمیاد...هنگ آن!...آها، FlyPaper. بامزه بود ولی داستانش خیلی چنگول بود. دکتر موقشنگ توش بود، همون که در بر و باسن غضنفر فامیلیش چوپون بود! داستان از این قرار بود که یک سری دزد کارکشته و خفن و اینا میرن بانک بزنن. همون وقتی که اینا میرن و میگن دستا بالا، دوتا دزد کاملا دهاتی احمق شاسکول هم با تفنگ آبپاش میان و تصمیم می گیرن بانک رو بزنن! یکی شون اتفاقا همون یارو چاقه بود تو هاوس. همون که از سرطان ریه داشت می مرد، وقتی تو تختخوابش پیداش کردن زیر آوار گوز داد، چشماش دو دو می زد؟ یادتون نیومد؟ خب بله. ما هم از هاوس فروشان ویلسون ناپسندان تاوب گریزان انتظار بیشتری جز این نداشتیم...و نداریـــــــــــــــــــــم! بیخود نیست که ما نهیم و شما هفت (ایضا هشتاد!)
پ.ن: به این ترتیب که پیش می ریم فک کنم پوشیدن شلوار جین خطرات جانی در بر داشته باشه تا 1-2 ماه آینده!