عرضم به حضورتون، اتفاقا من خودم در نامه ای که یکبار برای اودت جان نوشته بودم دقیقا همین سوال رو ازش داشتم، که چرا جلوی عشق ما ایستاده و نمی ذاره از زیبایی ها و قشنگی ها و تمام چیزهای خوبی که می تونه به من ارزونی کنه لذت ببرم؟ حتمن که نباید بابتش پول بدم. باید بدم؟ گوه خوردی پدر سگ! عمرن بدم. برو بمیر تا جونت در آد! دلار خداد تومن، بیام به تو بدم؟ عزیزم و عشقم، نمیشه اجازه بدی از زیبایی هات و خوشگلی هات، تو مترو، زیر گلدون، بغل لامپ، تو فرغون لذت ببرم؟ نمیشه؟ نی می شه؟ هان؟! نامرد آشغال. بمیر اصلن!
جوابی که نگرفتیم اما عرض کنم که کلا چنین نتیجه گیری احمقانه است. اولا ملت تو مترو حواسشون کی به این چیزاست؟ اونور دارن سوتین نخی و پارچه ای و برگی و گیاهی و درختی و نارگیلی می فروشن، بعد من اونو ول کنم دو ره می فا سل لا سی رو بچسبم و ممد بوقی؟ ده نه ده، شوما خودت فکر کن، این درسته؟! اونم تو اون شلوغی مترو که همه دارن بهم و با هم و بر هم می مالن، ما همه دنبال اینیم تند تند نفس بکشیم اکسیژن ببلعیم. بعد توقع دارین تو این راز بقا وایسم بگم وووی جونی، باخ-تو بخورم؟!
دوما، کی گفته صدای ویولن و سمفونی باخ و فلان و اینا زیبایی و قشنگی است؟ من که هر دفه می شنوم یاد مراسم ختم دختر دایی جان مرحومه میفتم. که چی؟ هرچی هم یارو خوجل بزنه، داد می زدم «هـــــــــــــو! خه-فش کن لامصبو حاجی، صدات میاد! چرا با احساسات مردم بازی می کنی آخه؟»
سوما، گیرم ملت حاضرن بابت کنسرتاش پول بدن. چه ربطی داره؟ اونایی که خوششون میاد، لذت می برن از این نوع موسیقی، خب آره، میرن، دوس دارن، نگاه می کنن، گوش میدن حال می کنن، می ارگاسمن، قس علی برو تا آخر. به درک، به ما چه! مثل این می مونه من ناتینگ الس مترز (خودت مترز!) رو وردارم ببرم واتیکان تو دالون سیستین و اینا، بعد غر بزنم خاک بر سر تون که موسیقی کلام جیمز رو درک نمی کنید، پدر سوخته ها! من شخصا بر این عقیده ام که آدم باید بابت هنری که داره، خوجلی هایی که ارائه میده به شکل حرفه ای پول بگیره ویچ ایز وای از این ساعت به بعد کلیه سرویس های ارائه شده از سمت خودم همراه با مالیات خواهد بود، با خشونت و بی حرف پیش.
برو که رفتیم.