شادی داره کیک درست می کنه، منم نشستم کارامو انجام میدم در عین بی خیالی. چقدر تعطیلی آخر هفته سه روزه خوبه. کاشکلی همیشه اینطوری بود! روز اول که آدم کاملا ولو جانه اصلا نمی فهمه چه باید بکنه. روز دوم کاملا تنبل جانه و هنوز تو فاز دیروز که ولو جان بود. تازه از این بابت دپ! هم می زنه که اوه فرداش باید برم سر کار. سه روز تعطیلی کاملا این قبیل مشکلات رو حل می کنه و رو راست بگم، این مسئله چطور تا الان برای اوباما معضل نبوده که به رفع نیازها بپردازه واقعا جای بررسی داره!

گفتم مسئله، یه کلیپ از فیروز کریمی در برنامه نود نشون دادن که می گفت: ما در تیم مسائلی داریم که یه سری از این مسائل مربوط به داخل زمینه و مسائل دیگه مربوط به خارج زمین. مسائل خارج زمین عمدتا مسائلی لوجیستیکیه! تیمه که اونم شامل مسائل مالی میشه. ما هم در رابطه با این مسائل برگذار کردیم و ان شالله مسائل به زودی حل میشه.

والله!

اصغر فرهادی هم جایزه گلدن گلوب رو برد، دمش گرم! من اونقدرها که همه واسش غش و ضعف می کنن فیلم رو دوس نداشتم و به نظرم همه چیز خیلی تکراری اومد، ولی بازیها رو خیلی خیلی دوس داشتم. یه کلیپ از پشت صحنه فیلم هم امروز دیدم که اشکمو درآورد و فکر کنم از خود فیلم خیلی خفن تر بود! دمش گرم، مبارکش باشه، دل مارو شاد کردی جوون! به قول چنگولی، راضیم ازت. حالا ببینیم اسکار چه می کنه.

حالا اوه اوه، یکسری چنگول نشستن تو فیس بوک بساط راه انداختن که آقا کلونی (به فتح ک خوانده شود!) که جایزه بهترین هنرپیشه مرد رو برد، اینها همش بازی سیاسی بوده و یارو خریده جاشو و کلا عددی نیست و اینا. طرف گویا از عاقبتی که در انتظار بر و بکس قیصریه است خبر نداشت و رفته بود رو منبر می زرید. یکی نیست بگه آخه الاغ، اگه بازی سیاسی بود پس جایزه فرهادی هم کشکه دیگه نه؟ ده نه ده! البته به بنده توصیه اکید شده که جدی نگیرم و بگذرم، اینم فقط محض گذر زمان و اینکه دور هم باشیم عرض کردم، بله!